سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تلخى این جهان شیرینى آن جهان است و شیرینى این جهان تلخى آن جهان . [نهج البلاغه]
قبر (آغازی بی پایان)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

شرح حدیث پیامبر(ص) در زمینه«ذکر الموت»

 « آیت ا... سیّد محمد علی مدرسی یزدی »  برابر با هفدهم شعبان المعظّم 1431

 

  الحمدلله ربِّ العالمین و صلَّی الله علی محمّد و اله الطّاهرین

    قَالَ (رسول الله صلی الله علیه و آله): إِذَا اسْتَحَقَّتْ وَلَایَةُ اللَّهِ وَ السَّعَادَةُ جَاءَ الْأَجَلُ بَیْنَ الْعَیْنَیْنِ وَ ذَهَبَ الْأَمَلُ وَرَاءَ الظَّهْرِ وَ إِذَا اسْتَحَقَّتْ وَلَایَةُ الشَّیْطَانِ وَ الشَّقَاوَةُ جَاءَ الْأَمَلُ بَیْنَ الْعَیْنَیْنِ وَ ذَهَبَ الْأَجَلُ وَرَاءَ الظَّهْر. (کافی ج : 3ص : 258)

   ترجمه : آن گاه که «ولایت الهی» و «سعادت»،(برای کسی) ثابت شود آرزو به پشت رود (فراموش شود) و اجل(مرگ) جلو چشم آید، و آن گاه که«ولایت شیطان» و «شقاوت» (برای کسی) ثابت شود آرزو جلو چشم آید و اجل به پشت رود.

 

   دو حدیث دیگر در همین زمینه:   

 ...قال رجل من الأنصار: من أکیس الناس و أکرم الناس یا رسول الله؟ فقال: أکثرهم ذکرا للموت و أشدّهم استعدادا له.أولئک هم الأکیاس ،ذهبوا بشرف الدّنیا و کرامة الآخرة.

   ترجمه(ترجمه ها تقریبی است):   

مردی از انصار از رسول خدا صلی الله علیه وآله پرسید: چه کسی زیرک ترین و گرامی ترین مردم است؟ پیامبر(در پاسخ) فرمود: آنان که بیشتر یاد مرگ می کنند و بیشترین آمادگی را برای آن دارند؛آنها هستند که زیرک اند و شرافت دنیا و کرامت آخرت را به دست آورده اند.

 

   عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: أَفْضَلُ الزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا ذِکْرُ الْمَوْتِ وَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ ذِکْرُ الْمَوْتِ وَ أَفْضَلُ التَّفَکُّرِ ذِکْرُ الْمَوْتِ فَمَنْ أَثْقَلَهُ ذِکْرُ الْمَوْتِ وَجَدَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ.

   از پیامبر نقل شده است که فرمود: برترین زهد در دنیا یاد مرگ است؛برترین عبادت یاد مرگ است؛برترین تفکر یاد مرگ است؛کسی که سنگینی یاد مرگ را احساس کند(یاد مرگ بر او اثر گذارد) قبر خود را باغی از باغ های بهشت می یابد.

 

   بی تردید اسلام دین انزوا و گوشه گیری و بریدن از زندگی نیست. خدا در قرآن فرموده است: «همه ی زمین را برای{استفاده} شما آفریدم» و امیر المؤمنین فرموده: «دنیا،سکونت گاهِ عافیت» است و در دعا ها بار ها از خداوند، طول عمر و عافیت و روزی می طلبیم. پرسش این است با اینکه اسلام دین زندگی و بهره وری از نعمت ها ست،چرا در تعالیم دینی آن همه در مورد «یاد مرگ»تأکید شده و به عنوان کلید سعادت و خوشبختی قلمداد گردیده است؟

   پاسخ این است که یاد مرگ،خود،«زندگی ساز» است.«ذکر الموت» در واقع ما را به سوی «زندگی حقیقی» و صحیح سوق می دهد و از فرو غلتیدن در زندگی های مجازی و انحرافی، که فرجامی جز زیان و خسران ندارد، باز می دارد.

 

                                            

   توضیح اینکه، انسان در مجموع سه نوع زندگی دارد: «زندگی در رحم»،«زندگی در دنیا» و«زندگی در آن جهان». «زندگی در رحم» مقدمه ی زندگی در دنیا است.به سخن دیگر،هدف از زندگی جنینی این نیست که جنین همیشه در شکم مادر باقی بماند،بلکه هدف، رشد و پرورش یافتن و کسب آمادگی برای ورود به «زندگی دنیا»است.از آنجا که این واقعیت برای مادر روشن است تمام برنامه ها و رفتارهای او نسبت به جنین بر همین اساس (تولد) شکل می گیرد. پس«تولد» برای مادر یک شاخص و «قطب نما» است که فعالیت های خود را با توجه به آن سامان می دهد.اگر مادر از این واقعیت غفلت کند؛یعنی تنها به فکر زندگی جنینی بچه باشد،ممکن است(مثلا) غذا یا دارویی مصرف کند که هر چند در کوتاه مدت موجب رشد جنین گردد، لکن در آینده(پس از تولد)،عامل نقص عضو یا عقب ماندگی ذهنی و حتی مرگ کودک شود.

 

   آنچه بیان شد فلسفه ی «زندگی در رحم» بود.اکنون سؤال این است:هدف از «زندگی در دنیا» چیست؟آیا هدف،باقی ماندن در دنیا است؟به تعبیر دیگر،آیا هدف از «زندگی در دنیا» خود «زندگی در دنیا»است؟     بی شک پاسخ منفی است.هدف از زندگانی در دنیا نیز پرورش یافتن و طی کردن مراحل رشد و کمال است،تا آدمی برای «تولد»ی دیگر و ورود به «جهانی برتر» آماده شود . نام این تولد «مرگ»است،که دروازه ی ورود به جهان دیگر است.

 

   نکته ی مهم این است ،همان گونه که در حیات جنینی، هر گونه فعالیت و تلاش بدون در نظر گرفتن «تولد» و زندگی آینده کودک،انحرافی و خطرناک بود،در زندگی دنیایی نیز هر گونه برنامه و کوشش بدون توجه به «مرگ» و زندگی آینده (زندگی جاویدان) نادرست و خطرناک خواهد بود. کسانی که «زندگی خوب» را تنها در زندگی و لذت های این جهانی جستجو می کنند در واقع «فلسفه زندگی» در دنیا را گم کرده اند.آنها مثل همان مادری هستند که برای فربهی جنین خود غذا یا دارویی مصرف می کند که موجب بد بختی وی پس از تولد می شود.غفلت از نکته ی یاد شده؛ یعنی غفلت از اینکه زندگی دنیا مقدمه ( و به تعبیر روایت «مزرعه») برای آخرت است فرجامی سخت و فاجعه بار به دنبال خواهد داشت که هیچ ندامتی آن را جبران نخواهد کرد.

 

   چیزی که می تواند ما را از افتادن در این وادی وحشتناک نجات بخشد و زندگی را در خط صحیح و حقیقی خود قرار دهد«ذکر الموت»است.از اینجا است که نقش فوق العاده و سرنوشت ساز «یاد مرگ» روشن می شود. همان گونه که مادر، تنها با «یاد تولد» می توانست زندگی جنینی را مدیریت کند و فرزندی سالم داشته باشد، انسان در دنیا نیز تنها با «یاد مرگ» می تواند زندگی خویش را درست مدیریت کند. بنا بر این، یاد کردن از مرگ یاد کردن از نابودی و پایان زندگی نیست،بلکه یاد کردن از جاودانگی خویش است و اینکه زندگی نهایی و اصلی ما در همین فرصت اندک دنیا و به دست خود ما ساخته می شود.یاد مرگ افق دید ما را به امتداد ابدیت گسترش می دهد و قبل از کوچیدن از دنیا به ما می آموزد «هدف زندگی» چیست و چگونه زندگی خویش را«مهندسی» کنیم.

 

   از اینجا نیز روشن می شود که چرا اسلام تا این اندازه بر موضوع«یاد مرگ» تأکید کرده و چرا حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله، یاد کنندگان مرگ را شایستگان«سعادت» و متقابلا ،فراموش کنندگان مرگ را،محکومان «شقاوت»معرفی کرده است. در حقیقت «یاد مرگ» و «فراموشی مرگ»- هر دو - «زندگی ساز» اند؛ هر کدام به نوعی؛ یکی انسان را به اوج می رساند و دیگری او را به سقوط می کشاند.

   بر این اساس می توان انسان ها را به دو دسته تقسیم کرد :

   یاد کنندگان مرگ = سعادتمندان

   فراموش کنندگان مرگ= شقاوتمندان 

 

 با تأکید باید گفت داروی بسیاری از بیماری های لا علاج آدمی در زمینه های روحی و اخلاقی و حتی در عرصه های سیاسی و اجتماعی همین موضوع است. موضوعی که متأسفانه بسیاری از ما انسان ها عادت داریم چندان در آن تعمق نکنیم و در نتیجه از آثار پر خیر و برکت آن محروم می مانیم.

   با توضیحی که داده شد روشن گردید ذکر الموت از جمله عوامل محوری است که شعاع تأثیر آن بسیار گسترده است.

 

   توضیح اینکه عوامل تهذیب و سلوک دوگونه است:الف: عوامل موردی ب:عوامل کلان

   عوامل موردی آن است که انسان را از یک یا دو گناه خاص باز دارد،مثل آگاهی از زیان های دروغ یا غیبت ، که اگر این آگاهی در حد لازم باشد موجب ترک این دو گناه می شود.

   اما عوامل کلان، تأثیری گسترده دارد و انسان را از طیف وسیعی از گناهان باز می دارد و به سوی بسیاری ازخیرات و نیکی ها سوق می دهد. چیزهایی از قبیل«حب»(حب الهی) ،«خوف» (خوف از عذاب) و «رجا»(امید به ثواب)،اگر به حد خاصی برسد،از این قبیل است.

   یکی از عوامل کلان سلوک و تعالی معنوی یاد مرگ است.به گونه ای که اگر مداوم باشد عصمت نسبی ایجاد می کند.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد ::: چهارشنبه 89/5/27::: ساعت 12:54 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدید :195271

    >> درباره خودم <<
    قبر (آغازی بی پایان)
    محمد
    افضل العباده ذکرالموت

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    قبر (آغازی بی پایان)

    >>لوگوی دوستان<<



    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<